جدول جو
جدول جو

معنی پن لوه - جستجوی لغت در جدول جو

پن لوه
(پَ لُ وِ)
پل. ریاضی دان و سیاستمدار فرانسوی، عضو آکادمی علوم. متولد در پاریس. تألیفات او در مباحث آنالیز و مکانیک است. وی در سال 1917 و 1925 میلادی نخست وزیر بود. مولد وی بسال 1863 و وفات در 1933 م
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پنج لو
تصویر پنج لو
ورق قمار که دارای پنج خال باشد
فرهنگ فارسی عمید
(پِ لْ، لُ وِ)
پل وه (نیکلادو). کاردینال فرانسه. یکی از رؤساء ’لیگ’. (1518- 1594م.)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
نهری بجانب شمال شرقی روسیه و آن از کوه اووالی واقع در حدود ایالت دولکدا سرچشمه گیرد و در خطۀ پرم، بسوی جنوب غربی جاری شود و پس از طی مسافتی در حدود 100 هزار گز بنهر کامه که از رودخانه های تابع ولگا میباشد ریزد. قسمت اعظم از مجرای آن برای سیر ’صال’، یعنی تیرهای به هم بسته صلاحیت دارد و مجرایش به التمام برای سیر سفائن مناسب است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
جائی باشد در شهر که در آن اسباب و غله و امثال آن فروشند. (برهان قاطع). و صاحب برهان قاطع در حرف یا معالنون این کلمه را بار دیگر بصورت ینپلو آورده و مینویسد: جا و مقامی را گویند از هر شهر که اسباب و امتعه و غله آنچه ازاطراف آورند در آنجا فروشند و بمعنی کاروان و قافله هم آمده است و اسباب و امتعه را نیز گفته اند - انتهی. و ظاهراً همان صورت اوّلی صحیح باشد:
چون پنیلو در میان شهرها
از نواحی آید آنجا بهرها.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(پَ وَ / وِ)
در فرهنگ شعوری آمده است بفتح نون و واو و اخفاءهاء بمعنی توکل است. استاد عنصری راست:
سرکه باشدچو کشته پرکنه را
دور باشد پناوه ترسنه را
این بیت در لغت نامۀ اسدی برای لفظ کیسنه شاهد آمده است و می نویسدکیسنه ریسمان بر دوک پیچیده بود چون خایه و در نسخۀ دیگر از همین لغت نامه کیسنه ریسمان بر دوک پیچیده بود بر مثال خایه و دوپخچه و دوبخچه همین بود و در حاشیۀ یکی از نسخ همین لغت نامه کیسنه، ریسمان بر دوک پیچیده و چون خایه گردانیده وقت حاجت از او باز کنند عنصری گوید:
سر که تابد (شاید یابد؟) گسسته کیسنه را
دور باشد بتاوه گرسنه را.
و در نسخه ای نیک باید گرسنه را. معنی توکلی را که صاحب فرهنگ شعوری بلفظ پناوه میدهد در شعر مذکور بهیچ وجه محل ندارد و معنی مجموع مصراع دوم را نیز نمی توان فهمید شاید معنی این باشد که فاصله میان تاوه و گرسنه هر قدر کوتاه برای شخص گرسنه دور باشد لکن این معنی نیز با مصراع اول تناسب ندارد اگر مقدم و مؤخر این شعر پیدا میشد شاید معنی بدست می آمد
لغت نامه دهخدا
(پِ وِ / پِ لُ وِ)
نیکلادو. کاردینال فرانسه، یکی از رؤسای لیگ (اتحاد کاتولیکها در فرانسه در اواخر مائۀ شانزدهم میلادی) مولد ژوی سوتل بسال 1518 میلادی و وفات در 1594
لغت نامه دهخدا
(پُ لِ وِ)
نام کرسی بخش لت از ولایت کائورس نزدیک لت بفرانسه. دارای راه آهن و 1745 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(پَ)
ورق قمار که پنج خال دارد
لغت نامه دهخدا
(پَمْ)
پم پل. کرسی بخشی در ایالت ’کت دو نور’ از شهرستان ’سن بریو’ دارای 2700 تن سکنه و راه آهن. بندر آن بر کنار دریای مانش و تجهیزات کامل برای صید ماهی روغن دار است
لغت نامه دهخدا
(پَ گَ رَ / رِ)
دیگ بزرگ و طشت و کاسه. (آنندراج) ، نوعی بادزن است که بر گندم و غله زنند تا کاه از دانه جدا شود. از مجعولات شعوری است و همان را نیز صاحب آنندراج غلط ترجمه کرده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از پنج لو
تصویر پنج لو
ورقی که دارای پنج خال باشد
فرهنگ لغت هوشیار
موجی که به ساحل می رسد
فرهنگ گویش مازندرانی
دیگ بزرگ
فرهنگ گویش مازندرانی
پنج دسته ی شالی را در یک جا انباشته کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
قله و مرتعی در مسیر راه کدیر به نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
دیگ پلو
فرهنگ گویش مازندرانی